رنج واقعیتی انکارناپذیر در زندگی انسان است که تبیین فلسفه وجودی و بیان راه رهایی از آن در معارف وحیانی از اهمیت خاص و ضرورت اجتنابناپذیری برخوردار است؛ زیرا از یک سو عدم تحلیل و تعلیل مسئله رنج (اعم از تکوینی و تشریعی، اکتسابی و غیراکتسابی، وجودی و عدمی) عامل خلأ بینشی- معرفتی، خَللِ کنشی ـ رفتاری و خرابیِ گرایشی ـ منشی در حیات انسان خواهد شد و موجبِ رنجوری و شرور، موجِد کژراههرفتن و ناامیدی و پوچگرایی میشود. از سوی دیگر در نگاه عرفانی، رنج و بلا، سرچشمه رهایی از قیودِ تعلقات و حجبِ تعینات شده و فرصتی برای سلوک الی الله خواهد بود که سالکِ بینا و سائرِ بیدار "مُرادِ از رنج" را ترجمه و تعبیر صائبِ عقل و "رنجِ مُراد" را تجربه و تعمیرِ صادقِ قلب و مِحنتِ محبوب را جلوهِ محبتِ او می یابد تا انسان مواجهه سازنده، سوزنده و گدازنده را در ساحات بینشی، گرایشی و کنشی با رنج برقرار کند. اکنون پرسش این است که عرفانِ اهلبیتی، رنج و راه رهاییِ را چگونه بیان کرده و چه مواجهه و راهبردی برای رهایی از آن پیشنهاد میکند؟ نوشتار حاضر با روش عقلی- نقلی و رویکرد سلوکی، پاسخ پرسش یادشده را بیان میکند که رهآورد آن عبارت است از: الف) بر اساس عرفانِ اهلبیتی، سه نوع مواجهه بینشی (اندیشه توحیدی)، گرایشی (انگیزه توحیدی) و مواجهه کنشی (انگیخته توحیدی) با رنج، تبیین میشود و انسان آگاه به فلسفه رنج تکوینی و تشریعی، از همه تهدیدها، فرصت میسازد و برای تعالی وجودی خود بهره میبرد. ب) راهبردهای رهایی از رنجِ متناظر به انواع مواجهات یادشده، عبارتند از: 1- راهبرد نگاه توحیدِ عرفانی به همه وقایع و حوادث عالمِ وجود: معرفت به اینکه در نظامِ توحیدی هستی، جلوه حق و آیت الهی و بلا، موجب «یقظه» است که بلایا را عقلپذیر و دردها را دلپسند خواهند کرد. (راهبرد بینشی) 2- راهبرد یادکردِ درد و رنجهای اسوههای حسنه که هرکدام مشاعل هدایت و مصابیح تربیت معنوی هستند. (راهبرد گرایشی) 3- راهبرد کنشی: اقدامِ عملی در برابر رنج و بلا با یاد خدا، و قیامت، التجا به درگاه الهی، توکل برخدا و توسل به اهل بیتb. ج) رنج و بلا مثل نعمت، نسبی و تازیانهِ سلوک و شدائد شلاقِ شهود است و اسوهپذیری از حیات طیبه اولیای خدا، راههای برون رفت از رنج و رهایی از آن است.