اخلاق سیاسی، گرایشی بینارشتهای در اندیشه سیاسی اسلام با مبانی، اصول و کارکردهای مشخص است که به هدف سعادت، تهذیب و رشد معنوی جامعه اسلامی، روابط اخلاقی قدرت سیاسی را تنظیم میکند و سامان میبخشد. این نوشته در پی بررسی چگونگی وضعیت این گرایش، پس از انقلاب اسلامی است. این مسئله را میتوان در سه حوزه پیشینه، شرایط فعلی و چشمانداز و آینده، بررسی کرد. به نظر میرسد با آنکه در ساحت نظری و علمی، اخلاق سیاسی نسبتاً دارای سابقهای پرمایه در تمدن اسلامی بوده است و برخی پژوهشهایی که پس از انقلاب اسلامی در این باره تولید شده است، اما گرایش و شاخه معرفتیی به نام اخلاق سیاسی پس از انقلاب اسلامی شکل نگرفته است و کمتر تکاپویی میتوان یافت که به شکل نظاممند و در قالب سامانهای دقیق به این امر پرداخته باشد؛ لذا برای آینده این دانش با توجه به رویکرد خط مشی گذاری میتوان چشمانداز آن را در سه مرحله روشی، بینشی و کارکرد پی گرفت تا بستر برای گامهای آغازین در این شاخه معرفتی فراهم آید. روش این نوشته، توصیفی- تحلیلی است.
جعفری، محمدتقی؛ حکمت اصول سیاسی اسلام؛ تهران: بنیاد نهجالبلاغه، 1373.
خمینی، سیدروحالله؛ مناهج الوصول الی علم الاصول؛ تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1415ق.
دلشاد تهرانی، مصطفی؛ رایت درایت: اخلاق مدیریتی در عهدنامه مالک اشتر؛ چ1، تهران: نشر دریا، 1390.
ریتزر، جورج؛ نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر؛ ترجمه محسن ثلاثی؛ چ7، تهران: انتشارات علمی، 1382.
سیدباقری، سیدکاظم؛ «فقه سیاسی، الگوی دانش بومی»، مجموعه مقالات کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی؛ دوره دوم، ش5، پاییز 1394.
ـــــ؛ «مبانی انسانشناختی علم سیاست اسلامی در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی و دستاوردهای آن در تولید این دانش»، فصلنامه علمی-پژوهشی قبسات؛ ش85، پاییز 1396.
شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الاخبار؛ نجف: مطبعة حیدریة؛ [بىتا].
طباطبایی، سیدمحمدحسین؛ معنویت تشیع؛ چ1، قم: نشر تشیع، 1385.
گنون، رنه؛ سیطره کمیت و علائم آخر زمان؛ ترجمه علیمحمد کاردان؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1389.