سخن سردبیر/ میهمان

سخن سردبیر

چکیده

علوم انسانی به عنوان نرم‏افزار اداره جامعه، رویکردی خنثی نداشته، از پشتوانه و سوگیری معرفتی برخوردار است؛ لذا می‌بایست علوم انسانی موجود در مکاتب غربی را که بر الحاد، مادّی‏گری، فقدان خداوند و انسان‏گرایی مبتنی است، به عنوان پشتوانه معرفتی تمدّن غربی در نظر گرفت. طبعاً سبک زندگی و تمدن غربی که مبتنی بر علوم انسانی غربی است، نمی‌تواند محور عمل جامعه اسلامی و تمدن اسلامی قرار بگیرد. بر این اساس، انقلاب اسلامی بیش از آنکه در تقابل با استبداد داخلی و نظام سلطنتی و استقرار نظامی مبتنی بر فقه شیعه معنا داشته باشد، تغییری در سپهر معرفتی و منطق زندگی کلان جامعه است و رویکردی تقابلی با تمدّن غربی و پشتوانه‌های معرفتی آن داشت. این امر موجب شد علوم انسانی در چهل سال اول انقلاب اسلامی، سوگیری متمایزی با علوم انسانی رایج و غالب یافته و در فرایند بازخوانی و بازنگری علوم انسانی، گونه‌ای بومی از آن ارائه نماید؛ از این روی علوم انسانی در سالیان پس از انقلاب، رویکردی اسلامی یافته و در برخی عرصه‌های تدبیر امور جامعه به مثابه نرم‏افزار اداره انقلاب اسلامی لحاظ شده است. بر این اساس هرچه از سالیان اولیه انقلاب اسلامی گذشت، این رویکرد در حال تبدیل‎شدن به گفتمان غالب در علوم انسانی شده و چشم‏اندازی تمدنّی را مدّ نظر قرار داده است.