زهد و معنویت همواره در همه تمدنها و ادیان، هم دورههای درخشان و روشن داشتهاند و هم گوشههای تاریک و مبهم؛ چراکه در تاریخ عرفان، هم عارفانی راستین بودهاند و هم مدعیان دروغین. همین وضعیت در جریان های معنوی که در جهان اسلام ظهور کردند نیز قابل مشاهده است. جریان معنویت، زهد و عرفان در تاریخ اسلام بلافاصله از همان صدر اسلام آغاز شد. اشخاصی با عنوان عابد، زاهد و مانند آن و کمی بعدتر نحله ها و گروههایی با همین عناوین بهویژه با عنوان تصوف بروز کردند که متشکل از مسلمانانی بود که در جامعه دنیازده و پشتکرده به معنویات در حسرت جستوجوی زهد و معنویت صدر اسلام و دوران پیامبر اکرم و اهل صفّه بودند. اینان در واکنش به فساد و مادیگری اکثریت و دستگاه حاکم به سمت زهد و سادهزیستی بلکه رهبانیت و سختزیستی گرایش پیدا کرده است. در این نوشتار به بررسی و واکاوی نحوه تعامل دوسویه اهل بیت با جریانهای معنوی عصر خویش بهویژه رهبران این جریانها میپردازیم. این تعاملات را بهویژه از جنبه تکمیل و غنیسازی به همراه آسیبشناسی و آسیبزدائی دنبال خواهیم کرد. در راستای این هدف به مباحثی چون علل آسیبپذیری عرفان و برخی آسیبها و انحرافات در جریان زهد و معنویت نیز خواهیم پرداخت.