آیا میتوان فلسفه رایج میان مسلمانان را فلسفه اسلامی دانست؟
این مقاله بر آن است تا با بررسی چهار محور نقطه آغازین فلسفه، نقطه رشد و تکامل فلسفه، جهتگیریهای کلان و جزئی دو فلسفه و مسائل فلسفه و همچنین مقام ارزیابی و سنجش هویت اسلامی فلسفه اسلامی را تثبیت کند.
همچنین در این مقاله موضع اهل بیت در قبال فلسفه با نگاهی به دیدگاه تفکیکآن مورد ارزیابی قرار گرفته و ثابت شده است. امامان معصوم نهتنها هیچ ردی بر کلیت فلسفه نداشتهاند، بلکه از حیث روش و محتوا، حکمت و فلسفه را تأییدکرده، موجبات «اثاره دفائن عقول» را هرچه بیشترفراهم ساختهاند. در پایان این مقاله نیز دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی درباره نسبت فلسفه با اسلام، همچنین امکان دستیابی به حکمتی با عنوان «حکمت محمدیه » از تدبر شدید و ضابطهمند در متون دینی، به اجمال ارائه شده است.