سکولاریسم، جریانی فکری بوده که نقش دین و باورهای دینی را در حوزههای گوناگون زندگی اجتماعی، کمرنگ کرده است. از جمله حوزههایی که این فرایند در آن رسوخ کرده و در آن تأثیر گذاشته است، حوزه علم و دانش میباشد که امروزه از آن به علم سکولار یاد میشود. علم سکولار بر نگاه خاصی به جهان، انسان و طبیعت مبتنی است؛ نگاهی که فاقد دینمداری، دینباوری و دینمحوری است. این موضوع برایند مبانی و اصول گوناگونی است که حذف خدا و دین از زندگی بشری، نقطه مشترک آن میباشد. سکولاریسم در جهان مسیحیت رشد کرده و بر مبانی فکری و نظری گوناگونی استوار است؛ مانند: مبانی هستیشناختی، دینشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی.
مقاله حاضر میکوشد ضمن اشاره به ویژگیهای علم سکولار و تفاوت آن با علم دینی، مبانی و زیرساختهای سکولاری آن را مورد نقد و بررسی قرار دهد.