نیاز فطری انسان به معنویت راستین و آرامش پایدار، امری مشهود است که در قالب گرایش به مکتبها، جریانها و حلقههای عرفانی و معناگرا در جهان جدید تجلّی یافت و شاهدی بر خداگرایی، آرامشطلبی، حقیقتجویی، کمالطلبی و بازگشت به خویشتن خویش است؛ نیازی صادق که نظام سلطة سکولار ـ لیبرال در صدد اشباع کاذب آن برآمده و معنویتهای مدرن، شبه عرفانها و فرقههایی را پدیدار ساخت تا به تخدیر انگیزه، اندیشه، اخلاق و اعمال انسانِ مدرن در جهان جدید بپردازد و لذا علیه ادیان توحیدی بهخصوص اسلام ناب محمّدی و عرفان جامع و کامل مبتنی بر آن، تهاجمی همهجانبه و به عبارت دیگر، ناتوی فرهنگی و جنگ نرمی را به راه انداخته است.
مقالة حاضر در صدد بازخوانی چرایی و چگونگی جریانها و جنبشهای نوپدید معنوی و شبه عرفانها برآمده است و به تبیین عرفان حقیقی و ویژگیهای اولیای خدا و عارفان راستین پرداخته است تا صراط مستقیم فطرت و راه رهایی از کژراههها و ضلالت و غوایت شیطانی عصر مدرنیته گم نشود و معنویتگرایی دینی فزاینده، در جادة منتهی به حقیقت و کمال قرار گیرد.