مقالة حاضر، در پی بازشناسی سکولاریسم، خاستگاه، مبانی و جایگاه آن در عرصة تهاجم فرهنگی غرب به اسلام و انقلاب اسلامی است. نگارنده بر آن بوده است که بهاختصار و در حد اشاره، مبانی سکولاریسم را نقد کند و درونداشتهای اسلام در برابر این پدیده را تقدیم خوانندگان گرامی سازد. در نگاه نویسنده، سکولاریسم و سکولاریزاسیون، اندیشه یا پدیدهای جهانشمول و حاوی عناصری پایا و ماندگار نیست، بلکه رخدادی است معلول کاستیها و نارساییهای عناصر فکری، فرهنگی و مذهبی جهان غرب و مسیحیت. اما اکنون بسط این ایده و مرام، یکی از جنبههای مهم تهاجم فرهنگی، برای از بین بردن حکومت اسلامی و نهضت جهانی اسلام، و حاکمسازی نظامهای وابسته است تا از این رهگذر، راه بسط و تداوم سلطة غرب بر جهان اسلام گشوده و هموار باشد. در آخرین بخش این مقاله، مبانی سکولاریسمستیز اسلام و توانشهای گستردة آن در رویارویی با این پدیده کاویده شده است.