درباره ماهیت وحی دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: 1. دیدگاه گزارهای که براساس آن وحی مجموعهای از حقایق است که در احکام یا قضایا بیان گردیده است. این حقایق از نوع گزارهاند؛ یعنی مجموعهای از آموزهها که به صورت گزارههایی تقریر شدهاند. استاد مطهری، که این دیدگاه را پذیرفته است، درونیبودن عمل وحی، وجود معلمی در این تجربه برای پیامبران (یعنی خدا)، آگاهی انبیا به حالت خود، ادراک واسطه وحی را چهار ویژگی وحی پیامبران دانسته است؛ 2. دیدگاه تجربه دینی که براساس آن وحی مجموعهای از حقایق درباره خداوند نیست، بلکه خداوند از راه تأثیر گذاشتن در تاریخ به قلمرو تجربه بشری وارد میشود. از دیدگاه استاد مطهری تفاوتهای بسیاری میان وحی و تجربه دینی وجود دارد که بعضی از آنها عبارتاند از: 1. وحی از نیروی خارقالعادهای برخوردار است که گواهی است بر راستین بودن دعوت پیامبر و الهی بودن وحی (معجزه)؛ 2. وحی از فرهنگ و باورهای پیشین تأثیر نمیپذیرد، بلکه عقاید و فرهنگ زمانه خود را دگرگون میکند، اما تجربه دینی متأثر از فرهنگ زمانه خود است؛ 3. لازمه وحی پیامبر، رهبری است؛ حال آنکه در تجربه دینی، عارف چنین نمیکند. از پیامدهای اعتقاد به تجربه دینی بودن وحی، وحیانی نبودن ساختار قرآن، نفی عصمت پیامبر، انکار خاتمیت و نفی کمال فقه و شریعتزدایی است.