وحى، ارتباط خداوند در ربوبیت و تدبیر با سراسر گیتى است و در اصطلاح رایج و غالب به وحى تشریعى و پیامرسانى ویژه خداوند گفته میشود. بر این اساس پیامبر فقط وسیله اتصال به غیب براى اخذ پیام راهنمایى انسان بوده که حاصلش دین الهى و کتاب آسمانى است و قرآن مجید برترین و آخرین پیام خداوند بهجامانده از پیامبر اسلام است. از جمله موضوعات مهمى که از گذشته مفسران و اندیشمندان علوم قرآنى درباره آن بحث و گفتگو کردهاند موضوع «الفاظ قرآن» است. وحیانى بودن نص از مباحث مهم وحى است و طبق دیدگاه عمومى مسلمانان، یگانه مصدر و منبع وحى و آیات قرآن کریم، در لفظ و معنا، خداوند حکیم و علیم است. از جمله ادلّه این مدّعا آیات قرآن است که مىتوان به آیات وحى (انعام (6): 15؛ طه (20): 114) و آیات مداخله نداشتن پیامبر در متن وحى (یونس (10): 15؛ نحل (16): 6 و 103)، و تعبیر قرآن به قرائت و کتابت اشاره کرد. علاوه بر آن اُمّى بودن پیامبر و اعجاز قرآن نیز بر وحیانى بودن آن در لفظ و معنا دلالت میکنند. بعضى از نویسندگان و روشنفکران معاصر اینگونه مىاندیشند که قرآن متنی انسانى است یا وحى تجلى خدا بر انسان است و آنچه پیامبر مىگوید، تعبیر او از تجربه شخصى خود است که در قالب الفاظ و کلمات درمىآید، اما شواهد تاریخى و آیات قرآن همه نشان مىدهد که وحى به قدرت مقتدر غیبى مستند است و پیامبر خود تابع وحى بوده و هیچ مداخلهای در آن نداشته است.