نقدی بر تعریف‌های علم اقتصاد و علم اقتصاد اسلامی (بر مبنای نظریه واقع‌گرایی نظام‌محور)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

بازنشسته

چکیده

تمدن‌سازی نوین اسلامی ارتباط تنگاتنگی با داشتن «علم دینی»، به‌ویژه «علم اقتصاد اسلامی» به مثابه یک رقیب توانمند در مقابل «علم اقتصاد متعارف غربی» دارد. اما «علم اقتصاد» چیست و ماهیت «علم دینی اقتصاد اسلامی» کدام است؟ آیا تعریف دقیقی از این دو مبتنی بر پایه‌های صحیح دینی و علمی بر مبنای ادله عقلی و نقلی وجود دارد؟ متأسفانه نه در ادبیات اقتصاد متعارف و نه در ادبیات اقتصاد اسلامی چنین تعریف دقیقی مشاهده نمی‌شود. مشکل اصلی در هر دو حوزه تمدنی اسلام و غرب فقدان فلسفه علم اقتصاد متقن مبتنی بر سنت‌های الهی است. به‌نظر می‌رسد سنت الهی «صبر و ارتباط» متخذ از آیه 200 سوره آل‌عمران می‌تواند تبیین روشنی از لایه‌های شش‌گانه «1- نظام اقتصادی از قبل موجود؛ 2- رفتار انسان اقتصادی الگو؛ 3- نهادها؛ 4- سازمان‌ها؛ 5- کنش اقتصادی قاعده‌مند؛ و 6- پدیده‌های اقتصادی» ارائه کرده و از این طریق می‌توان چارچوبی نظری برای نقد تعریف‌های ارائه‌شده از سوی اقتصاددانان متعارف غربی و پژوهشگران اقتصاد اسلامی طراحی نموده و آن‌گاه به تعریف دقیق «علم اقتصاد اسلامی» به‌مثابه یک «علم دینی» دست یافت. روش گردآوری داده‌ها کتابخانه‌ای است؛ به لحاظ روش‌های تجزیه و تحلیل داده‌ها، عمدتاً از روش تحلیلی توصیفی استفاده می‌شود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که: 1- تعریف و روش علم اقتصاد اسلامی جهان‌شمول است؛ 2- بومی بودن تحلیل‌های اقتصادی را ثابت می‌کند؛ 3- قدرت تحلیل تمامی نظام‌های اقتصادی قدیم، جدید و آتی را دارد؛ و 3- می‌تواند به آسانی نقص تحلیل‌های اقتصاد متعارف، اقتصاد هترودکس و اقتصاد اسلامی متعارف را تشخیص دهد.

کلیدواژه‌ها